هدیه خدا

کاش میدانستم چیست، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست ؟ تقديم به صاحب چشماني كه موجب آرامش من است و صدايش دلنشين ترين ترانه ي من

جوجه مامان

سلام عشق دلمممم عسل جانم الان دیگه همه چی بهت میدم سیب و هویج رو ک عاشقشی موز هم پری روز دادم بهت اما شکمت سفت میشه سرلاک گندم و خرما هم کم میخوری چندروزه نمیتونم اهن و مولتی بهت بدم بخاطر مریضی و کرونا نمیتونم برم بیرون خدایا خودت کمکمون کن .دلم میخاد ببرمت اتلیه ان شاءالله هرچی زودتر نصیب بشه . دخترم دیگه کارتون میبینه پتوش همیشه قبل خواب باید جلو دهنش باشه ب قول خونواده میره تو حس😂💓 مامان دورت بگرده زیباترینم💕
20 اسفند 1398

خدایا

خداجونم باورم نمیشه دخترم دوروز دیگه ۸ ماهش پر میشه میره تو ۹ ماهگی چه بزرگ شده دلبر شده ناااااز من خوشگل من ، اول گفت قاقا بعد دده بعد اجه این تازگیام میگه بابا ماما جان دلم نفس زندگیم خداروشکر میکنم ک دارمت چند روز پیش متوجه شدم نگاه به دست و انگشتت میکنی با دقت بعد به حالت رقص در میاری دستتو 💓😘با دو تا دستت محکم میزنی رو پاهات عزیزترینم خدا نگهت داره برام بهترینا رو برات از خدا میخام جان دل مادر 😍😍😍یادم نمیره روزی که داشتم بهت زرده تخم‌مرغ میدادم بابات از سرکار اومد تا دیدیش همش میخواستی بپری بغلش انقد ذوق کردی و خوشال شدی دیدیش اصلا شاخ دراوردیم فدای تو مادر 😙
20 اسفند 1398

دندون بالای نفس

سلام جان دل مادر ۱۷ اسفند سال ۹۸ روزی که گذاشتمت رو تختت متوجه شدم دهنت و محکم میبندی و یه صدایی دلخراش میاد گفتم بزار ببینم نکنه دندونای بالایی در اومدن که بعععععله دختر نازم یه دندون بالاییش اومده بیرون و اون یکی هم جوونه زده مادر فدات بشه عشق جانم یکی یدونه مبارکت باشه مرواریدت 😍😍😍 بعد همون روز رفتیم خونه مامان بزرگت و بهشون گفتم شیرینی بدین خالت یه لباس از مهری خالت برات خریده بود خدایا شکرت 💕💕💕
20 اسفند 1398

بزرگ شدنت❤

سلام زندگی جانم چیزی نمونده تا ۷ ماهت پر بشه فقط ۴ روز امروز عصر وقتی بغل خاله فائزت بودی دست زدی، اوایل  میخواستی دستاتو بکوبی اما نمیتونسی بهم برسونیش کوچولوی مهربونم من فدای تو بشم ، چند وقته وقتی میزارمت زمین روشکم خوابی احساس میکنم خودتو میکشی اینور اونور ،سینتو میاری بالا تا یچیزی توجهت و جلب میکنه،‌عزیزدل مادر تو چقد بزرگ شدی انگار همین دیروز بود گذاشتنت بغلم جان دلم این چن روزی ک بخاطر مریضیت اومدیم خونه مامان بزرگت قشنگ بهش عادت کردی حتی دیگه اونو بیشتر از من دوس داری، وقتی میاد ذوق میکنی و دستاتو میبری سمتش تا بغلت کنه خاله هاتم میشناسی تا از پیشت میرن به گریه میفتی الهی من نبینم غمتو عزیزتر از جانم امیدوارم تمام تلاشمو بکن...
18 بهمن 1398

وجود مهربون دخترم

سلام دختر نازم عسل مامان جان مادر امروز تو ۶ ماه و ۴ روزته ، خوشا بحال من که خدا چنین فرشته ای رو به من بخشیده ، امروز با دستات دست زدی الهی مامان فدای انگشتای کوچولوت شه دندونت دومیت هم داره درمیاد، این خوشبختی رو با هیچ چیز عوض نمیکنم اینکه دارم به فرشته کوچولوم غذا میدم نوازشش میکنم بهش شیر میدم خدایا شکرت شکرت شکرت 💕
27 دی 1398

ثبت تاریخ اولین دندون♡

سلام عشق جانم امروز اولین دندونت دراومده بود دیروز سامیه گفت اما زیاد توجه به حرفش نکردم اما امروز خاله زهرات دیده و دستمو گذاشتم دیدم ااااااره دخترم یه دندونش یه کوچولو اومده بالا فدات باشه مامانت خدایا شکرت
26 آذر 1398
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد